روستای آزادوار از سابقه تاریخی درخشانی برخوردار است؛ چنانکه در سال 31ق. عبدالله بن عامر بن کریز ، که به دستور عثمان بن عفان راهی فتح خراسان شد، در آزادوار جوین نزول کرد. اهل آزادوار با مسلمانان صلح کردند و هنگام لشکرکشی به سمت نیشابور ، با آنها همراهی نمودند.(حاکم نیشابوری، 202-203؛ گردیزی، 227؛ بلاذری، 159) در منابع جغرافیای تاریخی مربوط به قرن چهارم به بعد، هر جا که نام آزادوار آمده، از آن به عنوان یک آبادی بزرگ ناحیه جوین و نیشابور یاد شده است(مقدسی، 435-436 ؛ سمعانی، 1/63) و زمانی که ياقوت حموی (حدود 617ق.) از آن ديدن کرد، همچنان روبه رشد بود. می توان گفت آزادوار، مانند دیگر نقاط ایران ، از آغاز ورود اسلام تا آستانه یورش مغولان، روبه رشد و توسعه بود، اما بعد از این حمله، مرکزیت خود را در ناحیه جوین از دست داد و جای آن را فریومد گرفت. (مستوفی، 150) هر چند گزارش مفصلی از وضعیت آزادوار در دوره ایلخانان، تیموریان و بعد از آن در دست نیست، اما می دانیم که در عهد صفویه، آباد و پرجمعیت بوده است، تا حدی که در ردیف شهرهای حاکم نشینی؛ چون نسا، ابیورد، اسفراین و ترشیز قرار داشت که 139 تومان و3530 دینار مالیات به بیگلربیگی خراسان تقدیم میکرده است.(باستانی پاریزی، 288) در سال 1004ق. که شاهعباس صفوی (996-1038ق.) برای مقابله با عبدالمؤمن خان ازبک ، به سوی شرق آمد، مدتی در آزادوار فریومد متوقف شد.(منشی، 2/809– 810) در منابع عصر افشاریه و زندیه ، نامی از آزادوار دیده نمی شود و حتی در مسیر لشکرکشی های نادرشاه به سمت مازندران و غرب که چند بار از اسفراین هم گذشته است، مورخان از این روستا نامی نبرده اند. این امر تاحدی نشان از بی رونقی و کماهمیتی آن دارد. این وضعیت در عهد قاجار هم ادامه یافت. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (فوت 1313ق.) که از گذشته این روستا اطلاع داشته و از آن دیدن کرده است، ضمن تکرار گفته های ياقوت در مورد آن می نويسد: «قريه آزادوار که يک وقت شهر و حاکم نشين جوين بوده حالا چندان آبادی ندارد و سکنه آن پنجاه خانوار است.» (اعتمادالسلطنه، 57، 2297)
پدر طبیعت ایران که برای یک مراسم فرهنگی در شهرستان جوین حضور یافته بود ، در سخنرانی خود به ملت ایران توصیه کرد : قدر نعمت های الهی در این کشور را دانسته و با انتخاب [صحیح] یک رئیس جمهوری که دارای تعقل و تدبیر باشد را انتخاب نمایند.
ساعت ۴ و ۴۵ بامداد يك شنبه 15 ارديبهشت سال 1392، قطار مسافری بنیاد به شماره ۳۴۲ که از تهران به سمت مشهد در حرکت بود، در انتهای ایستگاه راه آهن نغ اب شهرستان جوین از ریل خارج شد.
با موافقت دولت، فهرست مناطق کمتر توسعه یافته در امور حمایتی برای دوره برنامه پنجساله پنجم توسعه تنفیذ شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، هیئت وزیران بنا به پیشنهاد وزارتخانه های امور اقتصادی و دارایی، صنعت، معدن و تجارت و معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور فهرست مناطق کمتر توسعه یافته برای دوره برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران را تنفیذ کرد.
این مصوبه از سوی محمدرضا رحیمی؛ معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شده است.
به گزارش روزنامه خراسان رضوی، بر اساس فهرست منتشر شده توسط پایگاه اطلاع رسانی دولت، شهرستان های تایباد، فیروزه، تربت جام، جغتای، جوین، خواف، درگز، زاوه، سرخس و کلات مناطق کمتر توسعه یافته استان خراسان رضوی هستند.همچنین بخش های انابد و شهرآباد بردسکن، بایگ، جلگه رخ و کدکن تربت حیدریه، گلبهار چناران، جنگل رشتخوار، سلیمان زاوه، خوشاب، روداب و ششتمد سبزوار، باجگیران قوچان، کوهسرخ کاشمر، کاخک گناباد، احمدآبادو رضویه مشهد و نیز سرولایت و میان جلگه نیشابور نیز به عنوان بخش های کمتر توسعه یافته در استان خراسان رضوی می باشند.
دهستان های جزین و بجستان بخش مرکزی بجستان، کوهپایه بخش مرکزی بردسکن، بالاولایت بخش مرکزی تربت حیدریه، بقمج، چناران و رادکان بخش مرکزی چناران مرکزی، تکاب بخش مرکزی درگز، رشتخوار بخش مرکزی رشتخوار، بالابند و سنگ بست بخش مرکزی فریمان، سودلانه و شیرین دره بخش مرکزی قوچان، پس کلوت بخش مرکزی گناباد، درزآب و کارده بخش مرکزی مشهد و بینالود بخش مرکزی نیشابور هم جزو فهرست مناطق کمتر توسعه یافته در امور حمایتی قرار دارد.
با نصب ۲ فرستنده دیجیتال در اسفراین و روین ،شهروندان جغتایی و جوینی با چرخش آنتن هوایی خود به سمت اسفراین قادر خواهند بود کانالهای دیجیتال را دریافت نمایند.
5/9/1390 نماز ظهر به اتمام رسید. مردم جمع شدند برای امشب که اول محرم است علم امام حسین (ع) را برای عذاداری برافراشتن .چوب خشک مطهری را آوردند و بر او لباس مطهری که از طرف مردم هدیه شده بود پوشاندند . پارچه ها را بر هم گره زدند تا علم بر پا شد صدای یا حسین از ته قلب به هوا بلند می شد . هر شب شام . بعد هم زنجیر و نوحه و منبر بعد هم تعزیه .
کاش بودی .
روز هفتم محرم روز حضرت علی اصغر(ع)،گهواره خالی ، بالای منبر ،وسط مردم .بچه ها همه لباس عذا بر تن . سر بند یا حسین .
چشم ها را گریان و اشک ها را سرازیر . همه و همه نوحه و سینه و ناله و افغان .
هیچ چیز جلو دار مردم آزادوار نبود ، حتی سرما ، باران ،برف . هر چه هوا سردتر ، صدای یا حسین محکم تر.
شمسالدین محمد جوینی از شاعران پارسی گوی قرن هفتم هجری می باشد.
زندگینامه شمس الدین محمد جوینی خواجه شمس الدین از وزراء بنام ایران است که در بسط و نشر علم و عمران و آبادی خدمات شایان تحسین انجام داده و از نویسندگان و شعرای عالیقدر بشمار می رود .
ابوموسی هارونبن محمد آزادواری جوینی، ادیب و فقیه (زنده تا 310ق/922م)، سمعانی،(77-76/)
تولد و وفات: س سوم قمری
محل تولد: وی منصوب به آزادوار است
شهرت علمی و فرهنگی: ادیب و فقیه
در نیشابور از ابو عبدالله محمد بن ابراهیم پوشَنجی و ابراهیم بن عبدالرحمان بن سهل آزادواری حدیث شنید.حاکم ابوعبدالله حافظ از او روایت کرده است و او را ادیب و فقیه شمرده و گفته است که وی پیش از سال 310ق در ری و بغداد به جمعآوری احادیث اشتغال داشته است.
ملقّب به عمادالدین و مکنّی به ابوالحسن . فقیه و اصولی و جدلی و حافظ متون حدیث بود. وی در سال 405 هَ . ق . متولد شد. او راست : 1 - شفارالمسترشدین فی الخلافیات . 2 - کتابی در اصول فقه . 3 - نقد مفردات امام احمد. (از معجم المؤلفین بنقل از طبقات الشافعیه ٔ سبکی ج 4 ص 281).
وی در قرن چهاردم می زیسته و ادیبی فاضل و عالمی کامل بود وی از شاگردان طراز اول مرحوم ایت اله حاج میرزا حسین علوی سبزواری سابق الذکر بود .مدرس زاده اسراری در شرح زندگانی اسرار او را به عظمت یاد کرده است.
علاء الدین عطاملک جوینی فرزند بهاء الدین محمد یکی از بزرگترین و والاترین مورخان دوره مغول (قرن هفتم) بوده، وی بر اثر دانش فراوان و بینش درست در سلک خواص امیر ارغون آقا در آمد
علاءالدین عطاملك جوینی. در 622 یا 633 به دنیا آمد (ابنفوطی، ج 4، قسم 2، ص 1036؛ ذهبی، حوادث و وفیات 681ـ690 ه ، ص 83)وی از قریه آزاد وار جوین بوده و چنانكه خود در دیباچه تاریخ جهانگشای (ج 1، ص 5 ـ6) نوشته است، پیش از بیست سالگی به دیوان راه یافت و از دبیرانِ خاص امیر ارغون شد و چند بار به همراهِ او، كه برای دادن گزارش مالیه ممالك غربی مغول به اردوی قاآن میرفت، به چین و مغولستان سفر كرد (جوینی، 1911ـ1937، ج 1، همان مقدمه، ص كا ـ كب). پس از آمدنِ هولاكو به ایران، عطاملك از دبیرانِ نزدیك او شد و پس از آنكه هولاكو الموت را فتح كرد، وی را راضی ساخت كه كتابخانه نفیسِ اسماعیلیان را بررسی كند و خود به خزانه اسماعیلیان رفت و آلات نجومی رَصَدخانه و كتابهای ارزنده را جدا و حفظ كرد. در 655، هنگامی كه هولاكو روانه بغداد شد، عطاملك همراه وی بود و به تصریح خود او در تسلیه الاِخوان(ص 60) در 657، یكسال پس از فتح بغداد، هولاكو حكومت بغداد را به وی سپرد. در دوره سلطنت اباقاخان (663ـ680) نیز در ظاهر به نیابتِ امیر سونجاقآقا، حاكم بغداد و سراسر عراق عرب بود و در آباد ساختن آن خِطه و آسایش رعایا و ایجاد قُراء و مزارع و انهار كوشید. علاءالدین تا یك سال پس از جلوس سلطان احمد تگودار *و مجموعاً نزدیك 24 سال، حكمران بغداد بود (ابنفوطی، ج 4، قسم 2، ص 1035؛ ذهبی، حوادث و وفیات 681ـ 690 ه ، ص 81؛ جوینی، 1911ـ1937، ج 1، همان مقدمه، ص كو ـ لج).
در این سالها و در زمانهای پرآشوب و در دستگاه ایلخانان، كه رقابت میان امیران و اعیان و دیوانیان در آن شدید بود، عطاملك و برادرش شمسالدین، دشمنان و بدخواهان بسیاری داشتند، چنانكه علاءالدین حكایت سوءقصد و آزار شحنه مغولی بغداد و نایب او، و نیز سعایتِ نقیبالنقبا تاجالدین علیبن محمد حسنی علوی معروف به ابنطَقطَقی، پدرِ ابنطقطقی مؤلف كتاب الفخری ، را بازگفته است، اما سرسختترین بدخواه او و برادرش، مجدالملك یزدی بود كه از 679 ایلخان، او را بهمقام اِشراف ممالك (ناظر مالیه مملكتی) نایل كرد. علاءالدین شرحِ مصائبِ خود را در دو دفتر نگاشته است كه اولی تسلیه الاِخوان نام دارد و دومی متمم آن است. سرانجام، مجدالملك به تصرف در اموال دیوان و نیز تبانی با ارغون، كه مدعی سلطنت بود، متهم و محكوم به مرگ شد. مجدالملك را در جمادیالاولی 681 قطعه قطعه كردند و یاران او را در بغداد و اطراف آن به قتل رساندند. عطاملك نیز در همان سال، به سبب مصائبی كه به او رسیده بود، در مغان درگذشت. جسد او را به تبریز بردند و در گورستانِ چَرَنداب دفن كردند. تگودار، خواجههارون (پسر شمسالدین) را به جای او به حكومت بغداد فرستاد (رجوع کنید به جوینی، 1361 ش، ص 95ـ136؛ رشیدالدین فضلاللّه، ج 2، ص 1117، 1126ـ1129؛ وصّافالحضره، ص 92ـ 108؛ جوینی، 1911ـ1937، ج 1، همان مقدمه، ص لج ـ س؛ قس ابنفوطی، همانجا، كه محل درگذشت عطاملك را ارّان ذكر كرده است). بهگفته ابنفوطی (همانجا)، عطاملك جوینی دارای رسائل و اشعار و حِكم و امثال بود و اجازه روایت تمام مصنفات خود را به وی داده و در 677 در قلعه تبریز اشعار خود را بر او املا كرده بود. علاءالدین عطامك و شمسالدین محمد جوینی، گرایشهای شیعی داشتند (جعفریان، ص 25).
با حضور او در دستگاه اداري مغولان، اقدامات بي رحمانه آنان عليه مردم کاهش يافتو از تباه شدن آثار فرهنگي ايران تا اندازهاي جلوگيري شد. عطاملک بيست و چهار سالاداره عراق را به عهده داشت تا اينکه بر اثر دسيسه هاي دشمنانش خان مغول بر او بدبين شد و او را بر کنار کرد. مهم ترين اثر عطاملک جويني کتاب تاريخ جهان گشا است کهدر آن به شرح جنگ هاي چنگيز خان و هلاکو خان مغول و شرح جنايات آنان پرداخته است. از خدمات او مي توان به احداث نهر نجف اشاره کرد. اين مورخ بزرگ در پنجاه و هشتسالگي درگذشت.
منابع: تاریخ سبزوار (سید علی نقی امین)، ویکی پدیا، فرهنگ لغت دهخدا ، ویکیگفتاورد، سایتجوین
بدرالدین، نورالدین (ملیت: ایرانی قرن:۱۰) (مقتول ۹۳۹/ ۹۳۶/ ۹۳۵ ق)، شاعر، متخلص به هلالی. نسب وی به ترکان جغتایی میرسد. در استرآباد به دنیا آمد و در همان جا به تحصیل و کسب کمالات پرداخت. از زادگاهش به هرات رفت و به خدمت امیر علیشیر نوایی رسید و در سایهی تربیت او به کسب فضایل و فنون شاعری پرداخت. وی با سام میرزای صفوی (م ۹۷۵/ ۹۷۴ ق)، صاحب «تحفه سامی»، معاصر و معاشر بود. بعد از فوت سلطان حسین، هرات به تصرف عبیداللَّه خان ازبک درآمد و هلالی به همراه گروهی از شیعیان یا متهمان به تشیع، به وسیلهی عبیداللَّه خان به قتل رسیدند. البته گفتهاند که وی ابتدا مورد محبت خان ازبک و از ملازمان او بود تا آنکه مورد حسادت اطرافیان شاه قرار گرفت و به شیعه بودن محکوم شد و به همین علت سلطان او را ابتدا به زندان افکند و پس از چندی در چهار سوق هرات به قتل رساند. هلالی طبع شعر خوبی داشت. از او قصایدی در مدح عبیداللَّه خان و ائمه اطهار (ع) به جای ماندهاست، اما اهمیت وی بیشتر به سبب غزلهای لطیف و پرمضمون او میباشد. از آثارش: مثنوی «شاه و درویش»، در هزار و سیصد و چهل و پنج بیت؛ مثنوی «صفات العاشقین»، در هزار و دویست و سی و هفت بیت؛ مثنوی «لیلی و مجنون»؛ «دیوان» شعر.
مولانا معین الدین آوه ای جوینی از عرفا و نویسندگان،ادبا و شعرای صوفیه قرن هشتم هجری است.معین اطلاعات دینی خود را همراه عرفان آمیخته تا سخنش دلنشین گردد،تحصیلات اولیه اش را در جوین گذراند . نخست علوم ظاهری را از فخرالدین اسفراینی اخذ کرده و از شاگردان سعدالدین یوسف بن ابراهیم حمویه جوینی عارف معروف بوده و در عهد ابوسعید و خواجه غیاث الدین محمد اسم و رسم و اعتباری داشته و تا اواخر قرن هشتم نیز می زیسته است .
شیخ صدر الدین ابو المجامع ابراهیم ابن سعدالدین محمد جوینی :
ابراهیم بن محمد المؤید... پیشواى بزرگ، راوى حدیث و استاد استادان، صدر الدین ابوالمجامع خراسانى الأصل و اهل جوین و صوفى است. در سال 644 هـ به دنیا آمد و در خراسان، بغداد، شام و حجاز روایت شنید و به آن اهمیت زیادى مىداد، غازان پادشاه تاتار به دست او مسلمان شد و در سال 722 هـ از دنیا رفت. او در سال 695 هـ این روایت را براى من خواند که ابوهریره از رسول خدا (ص) نقل کرده که آن حضرت فرمود: خطاها و لغزشهاى بین دو عمره بخشیده مىشود و حج قبول شده پاداشى جز بهشت ندارد.
صدر الدین جوینى از ابن موفق و گروهى از مردم شام، عراق و حجاز حدیث شنید و عنایت ویژهاى به کسب و نوشتن آن داشت، وى صورتى نمکین و قرائتى زیبا داشت، متدین و بزرگوار بود، و قازان به دست او مسلمان شد.
در مجمل فصیحی وفات او را در سنه 722 هجری ذکر نموده و محل دفن او را در بحر آباد نوشته وی را در علم حدیث وحید عصر دانسته و گفته است که او را اساتید عالیه بود و متجاوز از هزار نفر از مشایخ روایت احادیث را درک کرده است .
د روضات المجنات نیز بسیار از او تجلیل کرده و نام بعضی از تالیفات او را ذکر نموده است .
يكى از دليلهاى شيعيان براى اثبات مصيبتهاى وارده بر حضرت زهرا سلام الله عليها و شهادت آن بانوى گرامي، روايتى است كه، صدر الدين، ابوالمجامع جوينى در كتاب معتبر فرائد السمطين آورده است.
منابع: تاریخ سبزوار (سید علی نقی امین)، ویکی پدیا، فرهنگ لغت دهخدا ، ویکیگفتاورد
وی فرزند خواجه شمس الدین جوینی و پدر صاحبدیوان شمس الدین محمد است وی سرور و سر دفتر اکابر ایران بوده و در ملازمت سلاطین مغول به همان منصب پدر مشغول گردید .
وی جد شمس الدین محمد صاحب دیوان است . به گفته قاضی نورالله در مجالس المومنین با استیفای دیوان سلطان محمد خوارزمشاه اشتغال داشت و در زمان سلطنت جلال الدین نیز بهمان مناصب منصوب بود .
عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشا اشاره کرده است در سنه 588 میان بهاء الدینمحمد کاتب بغدادی و بهاء الدین محمد بن علی جوینی جد پدرعطاملک جوینی در حضور سلطان تکش مباحثاتی رفت.وفات وی ظاهرا در سالهای اوب قرن هفتم بوده است
عطاملک جوینی (ج 2، ص 28) می گوید در 588 بهاءالدین بغدادی در آزادوار با جدّ پدرم در حضور شاه مباحثه کرده است . وی منصوب به آزادوار است.
منابع: تاریخ سبزوار (سید علی نقی امین)، ویکی پدیا، فرهنگ لغت دهخدا
اهداف سایت روستا :
1.معرفی روستا در دنیای اینترنت
2.ایجاد همدلی و همبستگی در بین تمام وابستگان به روستا در تمام نقاط ایران و جهان.
3.ایجاد محیطی برای با خبر شدن از وقایع و پیشرفت های فردی و منطقه ای.
4.بالا بردن سطح آگاهی عمومی مردم روستا.
5.بررسی نیاز ها و ارائه راهكار ها یی جهت پیشرفت فرهنگی ، آموزشی ، اجتماعی ،اقتصادی، رفاهی و عمرانی.
6.حضور پر شور جوانان به عنوان عامل اصلی در این فرایند.
این سایت متعلق به همه شما عزیزان است.امیدوارم با یاری هم به این اهداف برسیم.